احتمالا نظریه انتخاب طبیعی یا بقای بهترین به گوشتان خورده. طبق این نظریه، طبیعت طوری کار میکند که فقط بهترین و سالمترین ژنها باقی میمانند. در حوزه کسب و کار هم همین اتفاق میافتد. هر روز حدود 37 هزار کسب و کار فعالیتشان را شروع میکنند، اما فقط تعداد کمی باقی میمانند.
یک جمله معروف در کسب و کار هست که میگوید: دنیا پر از ایدههای قشنگ و کارآمد است اما خالی از کارآفرینان با تجربه. یعنی خیلی از کارآفرینان و یا آنهایی که کسب و کار خود را شروع کردهاند نمیتوانند مدت زیادی در بازار باقی بمانند .
چرا شناختن چالش کسب و کار مهم است؟
یکی از بزرگترین ایرادات کسب و کارها این است که بدون شناخت مهم ترین چالش های کسب و کار و موانع پیش رو وارد رقابت میشوند.
در این مقاله آژانس دیجیتال مارکتینگ اپتیسان قصد داریم 7 تا از مهمترین انواع چالش کسب و کار و موانع مهمی را که در مسیر کسب و کار با آن روبرو میشویم با هم مرور کنیم.
اولین چالش کسب و کار عدم تمایز است.
شاید سالها قبل شروع کسب و کار موفق خیلی سخت و غیر ممکن بوده، ولی امروزه به راحتی میتوان یک کسب و کار را شروع کرد. با این حال، در وضعیت کنونی ایران، امروزه حدود 200 هزار شغل فعال فقط در اینستاگرام وجود دارد. این اتفاق هم میتواند یک فرصت باشد و هم میتواند یک تهدید بزرگ به حساب آید.
اگر محصولتان و یا کاری که میخواهید شروع کنید تمایز خاصی نداشته باشد، زیاد دوام نخواهد آورد. پس حتما روی تمایز کارتان تمرکز کنید که یکی از مهم ترین موانع کسب و کار در هنگام شروع است.
دومین چالش کار انتظارات غیر واقع بینانه است.
یکی دیگر از چالش های کسب و کار، داشتن انتظارات غیر واقع بینانه است. خیلی از ما ها اهداف بیش از حد بلند پروازانهای برای خود میچینیم. نتیجه؟ قطعا با شکست روبرو خواهیم شد.
این انتظار غیر واقع بینانه در بسیاری از موقعیتها زهر خودش را میریزد و باعث شکست و کاهش انگیزه و اشتیاق بسیاری از افراد میشود.
برای مثال، فرض کنید شما در کار مبل و دکوراسیون هستید. فرضا، متوسط درآمد این کار حداقل ماهی پنج میلیون تومان است. اگر شما توقع ماهی بیست میلیون تومان داشته باشید، قطعا با شکست در کسب و کار مواجه خواهید شد.
سومین چالش همراه نکردن افراد متخصص است.
شاید بتوانید کسب و کارتان را از ابتدا تا انتها به تنهایی انجام دهید. ولی قطعا هزینه و زمانی را که برای رسیدن به مقصد صرف میکنید خیلی بیشتر از زمانی است که با یک فرد کاربلد همراه میشوید.
دلیل دیگر این است که وقتی کسب و کار شما گسترش پیدا میکند رقابت فراوان است و عوامل هر کسب و کار به دنبال ایدهها و خلاقیتهای جدید برای کسب و کارشان هستند. در چنین شرایطی، اگر شما بخواهید به تنهایی کار کنید سرعتتان بسیار کاهش مییاب و خیلی زود از رقابت خارج میشوید.
پس برای حل این مشکل که یکی از بزرگترین انواع چالش کسب و کار به ویژه برای کارهای دیجیتال به حساب میآید، ابتدا سعی کنید در کارتان تیم سازی داشته باشید و افرادی را که دارای مهارت های فردی کار دیجیتال و استعداد دیجیتال مناسب هستند با کسب و کارتان همراه کنید.
رشد و پیشرفت شما در گرو گردآوری و استفاده از یک تیم متخصص است. در مقالههای بعدی به طور مفصل به این موضوع میپردازیم که چه افرادی را به تیم کسب و کارتان اضافه کنید.
پیدا کردن شریک تجاری غلط چالش بعدی است.
اگر نیرو یا سرمایه گذاری را به تیم اضافه کنیم که ایدهها و ارزشهایش با ما همسو نباشد، چه اتفاقی میافتد؟
این فرد بر اساس حقی که در انتخاب دارد سعی دارد در تصمیم گیریهای ما دخیل باشد. او دوست دارد که حتما از نظر او هم استفاده کنیم. این باعث میشود خیلی از کسب و کارها وارد بحران شوند و نتوانند استقامت خود را حفظ کنند.
پس، پیدا کردن شریک تجاری مناسب برای کسب و کار از نان شب هم واجبتر است.
چند نکته درباره پیدا کردن شریک تجاری
- تا جایی که میتوانید کسب و کارتان را با سرمایه کوچک شروع کنید. در مقالهای جدا به طور مفصل به این موضوع پرداختیم که راه اندازی کسب و کار با حداقل سرمایه نیز امکان پذیر است.
- به سراغ سرمایههای کوچک و خرد بروید. به اصطلاح crowdfounding کنید و از سرمایه اطرافیان استفاده کنید.
- طرح تجاری خود را تا جایی که میتوانید دقیق بنویسید. با این کار، سرمایه گذارها با اطمینان خاطر بیشتری به سراغ شما میآیند. از این رو، بسیاری از چالش های کسب و کار را پشت سر میگذارید.
چالش بعدی کسب و کار مدیریت مالی ضعیف است.
اگر در کارتان حساب و کتاب مشخص و روشنی نداشته باشید قطعا به مشکل میخورید. فضای کسب و کار سرشار از عدم قطعیت و هزینههای پیشبینی نشده است.
احتمالا این ضرب و المثل را شنیدهاید که پول، پول میاره. درست است، اما پول موجب هزینه بیشتر هم میشود. زمانی که درآمد شما افزایش پیدا میکند، مشخصا هزینههای شما هم افزایش مییابد.
پس حساب هزینهها و پس انداز خود را به طور دقیق داشته باشید تا بتوانید برنامه ریزی درستی برای آیندهی کسب و کارتان داشته باشید. اینگونه این چالش را از لیست چالش های کسب و کار خود حذف خواهید کرد.
چالش بعدی کار عدم تنوع مشتری است.
مشتری که بتواند تمام محصول شما را خریداری کند خیلی خوب است. اما این را در نظر بگیرید که این موضوع میتواند آسیب بزرگی به کسب و کار شما وارد کند.
سعی کنید در مشتریهایی که دارید تنوع ایجاد کنید. اگر شما وابسته به یک مشتری (یا گروه مشتری) خاص باشید شکست آن مشتری باعث شکست شما هم میشود. پس سعی کنید طیفهای مختلفی از مشتری داشته باشید.
زمانی که شما یک مشتری دارید دیگر اسمش مشتری نیست، کارفرماست. پس سعی کنید دنبال مشتریهای جدید و همیشگی باشید.
عدم انعطاف پذیری خود را ترک کنید.
عدم انعطاف پذیری یا عدم سازگار شدن با شرایط و تغییرات ، به شکل واضحی میتواند کسب و کار شما را به زمین بزند. اگر پتانسیل تغییر یا انعطاف پذیری نداشته باشید، قطعا شکست میخورید و نمیتوانید دوام بیاورید. پس سعی کنید سازمان پویایی درست کنید که هر لحظه آمادگی مواجه با تغییرات را داشته باشد.
عدم آمادگی مواجه با مشکلات از جمله مهم ترین چالش های کسب و کار و تهدیدی بزرگ برای بقا و توسعه کسب و کار به شمار میرود.
سخن پایانی
برای جمع بندی موضوع چالش های کسب و کار میخواهیم این را بگوییم که هیچوقت نمی توانیم فضایی را فراهم کنیم که کسب و کارها با چالش مواجه نشوند. همیشه و در همه ابعاد زندگی قطعا چالش هایی را پیش روی خودمان خواهیم داشت. پس باید یاد بگیریم که چطور با این چالش ها کنار بیاییم و از موقعیتها به نفع خودمان استفاده کنیم.
به نظرتان، کدام یک از این انواع چالش کسب و کار مهم تر است و نادیده گرفتنش تاثیر مخربتری بر کسب و کار میگذارد؟ دیدگاه خود را با اپتیسان مطرح کنید.